[ مائده های زمینی ]
تاریخ اولین نشر 1897 میلادی
یادداشت های شاعرانه و فلسفی اثر آندره ژید فرانسوی ( 1951-1869 میلادی )
ژید در این کتاب با هشت بخش و یک سرود ، سیر و سیاحتی در جهان معنوی و شاید عرفان کرده است.
مائدههای زمینی سیر و سلوکی است در جهان عرفان که گاهی خواننده اثر در این مرحله از اشراق ، تجلیات متفکران شرق را در گفتار این اندیشمند بزرگ غرب را دیده که این تجلی هم شاعرانه است و هم اندیشمندانه .
ژید با به کاغذ آوردن اندیشهاش در این کتاب، جهان دیگری را به ما نشان می دهد . همین جهانی که ما مأیوسانه و نا امیدانه در آن زندگی می کنیم و نمی دانیم که پر از امید و پر از شادی است .
در مائده های زمینی ژید در پی سیر و سلوکی است با این تفاوت که سالک به همراه پیر طریقت به دنیاهای ناشناخته نمی رود ، بلکه در همین جهان خاکی قدم می نهد و نادیده ها را به یاری او می بیند و ناشنیده ها را به یاری او می شنود .
آندره ژید یک دیندار متعصب بود که جز به تزکیه نفس و تهذیب اخلاق نمی اندیشید .
"رشید نبهانی"
هنگامی که ما به رسانه هایمان ارج نمینهیم و اندیشه ، تحلیل ها و نگاههایمان را در رسانههای غیر بومی منعکس میکنیم و سپس با چهرهای نشأت گرفته از غرور، در پُز فانتزی ژورنالیستی متوهم، غرق میشویم، در قدم اول، بیاراده نزد خودمان ریشههای نوپای رسانههای بومی را به تحقیر و نقد مخرب ذهنی میسوزانیم، چرا که قیاس رسانههای وابسته به ارگانهای مختلف و متمول با حجم انبوهی از توجه از سوی مخاطبین خاص این رسانهها سبب می شود که فرد را در جایگاهی قرار دهد که دیگر نه میتواند و نه میشود که به حوزههای پایین دست، نگاهی بیندازد و در راستای تنومند کردن آنها دستی به آستین خود بکشد...
و از سوی دیگر مشکل از جایی به حد بحرانی خود نزدیک میشود که مخاطبین این اقلیم ( عوام مردم ) نیز ناخودآگاه چشمهایشان در درجه اول در خلاء وجود یک رسانه قدرتمند بومی متوجه رسانههای پر مخاطب دیگر میشود .
در آسیبشناسی این معضل نه چندان کوچک میبینیم چه در رسانههای بزرگ و پر مخاطب و چه در پایینترین سطح آن دائما در "خود تحقیری" غلط میخوریم ، در جریان رسانههای بزرگ و پُر مخاطب که باشیم همه چیز فراموشمان میشود چرا که برای تغییر و بهتر شدن (از دید آن جریان) مجبور خواهیم بود به اراده آن رسانهها در هر جهتی که بخواهند دُمی تکان دهیم، در واقع تعریف این فراموشی، مبدل شدن به چیزی غیر از واقعیت خود است و یا در نگاهی تخفیفی، جابجایی درجه اهمیت در شاخصهای مختلف اجتماعی از عینکی که بر روی چشمانمان قرار داده شده است، سنجیده میشود و در پایینترین سطح آن نیز نفهمیده شدن، تخریب و یأس را با ما همراه میکند.
در این صورت اگر اهالی رسانهای ما بتوانند خودشان را ملزم کنند که در رسانههای داخلی ورود کنند قطعا نگاه عموم مردم به رسانههای داخلی و بومی منعطف خواهد شد و حتی رسانههای خارج از این اقلیم، وادار خواهند شد برای شنیدن صدای بخشی از جامعه بزرگ این کشور به منابع و رسانههای بومی و مستقل رجوع کنند و در پایان به کلام عجیب هردر اشاره میکنم که میگوید :
" ارسطو از ((آنان)) است و لایب نیتس (فیلسوف و ریاضی دان آلمانی/1716-1646)، از ((ما)) ، لایب نیتس با ما آلمانی سخن میگوید، نه سقراط یا ارسطو ...
ارسطو اندیشمند بزرگی بود، ولی ما نمیتوانیم به عصر او برگردیم، دنیای او دنیای ما نیست ."
و این یعنی پایان تحقیر، بازگشت اعتماد به نفس به جامعه و نُخب آن و شروع تغییری بزرگ .
" محمد نبهان ، 16 آگوست 2017 "